کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مبدل 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
transformer
مبدل 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] دستگاهی که معمولاً جریان متناوب را، بدون تغییر بسامد، به جریان متناوب دیگری با اختلاف پتانسیل و شدت جریان متفاوت تبدیل کند متـ . ترانسفورماتور
-
جستوجو در متن
-
transducers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مبدل ها، مبدل، ترانسفورماتور، ورارسان
-
alterer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مبدل
-
reverter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مبدل
-
baseliner
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مبدل
-
ترانسفورماتور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← مبدل
-
reverters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مبدل ها
-
inverter
فرهنگ لغات علمی
مبدل
-
transducer
فرهنگ لغات علمی
مبدل
-
converters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مبدل ها، مبدل، تبدیل کننده، الت تبدیل، مقلب، بر گرداننده
-
disguised
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مبدل شده است، پنهان کردن، تغییر قیافه دادن، جامه مبدل پوشیدن، نهان داشتن
-
electronic converter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مبدل الکترونیکی
-
synchronous converter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مبدل همزمان
-
محول
دیکشنری عربی به فارسی
تراديسيدن , مبدل