کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مبدأ 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
origin 1
مبدأ 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مکانی که مسافر سفر خود را از آنجا شروع میکند
-
جستوجو در متن
-
round trip
سفر رفتوبرگشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] حرکت مسافر از مبدأ به مقصد و بازگشت وی به همان مبدأ
-
قاعده کلی
دیکشنری فارسی به عربی
مبدا
-
مرام
دیکشنری فارسی به عربی
مبدا , نية
-
ارامش طلبی
دیکشنری فارسی به عربی
مبدا السلام
-
صلحجویی
دیکشنری فارسی به عربی
مبدا السلام
-
place of origin
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محل مبدا
-
ایین احتراز از جنگ
دیکشنری فارسی به عربی
مبدا السلام
-
گفته اخلا قی
دیکشنری فارسی به عربی
قول ماثور , مبدا
-
trip end
سفربُن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مبدأ یا مقصد سفر
-
interzonal trip
سفر بینحوزهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] سفری که مبدأ و مقصد آن در دو حوزۀ مختلف باشد
-
trough routing
خط تکپایانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خطی که از پایانۀ مبدأ شروع میشود و پس از عبور از مرکز شهر و طی مسیر پیرامونی به مسیر اولیه و در انتهای مسیر به پایانۀ مبدأ برمیگردد
-
backhaul 1
برگشت باربَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] بازگشت وسیلۀ نقلیه به مبدأ پس از تحویل بار
-
مثل
دیکشنری فارسی به عربی
اقوال ماثورة , مبدا , مثال , مثل , هالة