کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مبارک آباد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
سرِ مبارک
لهجه و گویش تهرانی
سر جنابعالی:به سر مبارک قسم!
-
میران مبارک اول
لغتنامه دهخدا
میران مبارک اول . [ م ُ رَ ک ِ اَوْ وَ ] (اِخ ) چهارمین از سلاطین خاندیش هند از 844 تا 861 هَ . ق . (یادداشت مؤلف ).
-
میران مبارک ثانی
لغتنامه دهخدا
میران مبارک ثانی . [ م ُ رَ ک ِ ] (اِخ ) نهمین از سلاطین خاندیش هند از 942 تا 984 هَ . ق . (یادداشت مؤلف ).
-
مُبارک و خوش عاقبت
فرهنگ گنجواژه
خوش سرانجام.
-
جستوجو در متن
-
مانکاباد
لغتنامه دهخدا
مانکاباد. (اِخ ) از مزارع مبارک آباد، از دیه های انار. (تاریخ قم ص 137).
-
پیرمستان
لغتنامه دهخدا
پیرمستان . [ م َ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه ملایر بهمدان ، میان گرگان و مبارک آباد در 19500گزی ملایر.
-
باد
لغتنامه دهخدا
باد. (اِخ ) نام قصبه ای است مرکز دهستان بادرود بخش نطنز شهرستان کاشان در 27هزارگزی شمال خاوری نطنز و 24هزارگزی خاور پل هنجن و راه شوسه واقع است . در دشت قرار دارد. هوایش معتدل است و دارای 4250 تن سکنه میباشد. آبش از رودخانه ٔ هنجن است و 19 رشته قنات ...
-
قاسم آباد
لغتنامه دهخدا
قاسم آباد. [ س ِ ] (اِخ )دهی است از دهستان بخش قیر و کارزین شهرستان فیروزآباد در 11هزارگزی خاور قیر و کنار راه مالرو عمومی قیر به مبارک آباد. در جلگه واقع است . هوای آن گرم و مالاریایی است . 102 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه ٔ قره آغاج و محصول آن غل...
-
خیرآباد اﷲ قلی
لغتنامه دهخدا
خیرآباداﷲ قلی . [ خ َ دِ اَ ل لاه ق ُ ] (اِخ ) دهی است از بخش فلاورجان شهرستان اصفهان ، واقع در 17 هزارگزی جنوب باختر فلاورجان . متصل بشوسه ٔ مبارک آباد آب آن اززاینده رود است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
قلعه نو
لغتنامه دهخدا
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) مزرعه ٔ کوچکی است از دهستان جلگاه بخش کوهک شهرستان جهرم ، واقع در 13هزارگزی جنوب باختری جهرم کنار راه مالرو جهرم به مبارک آباد. سکنه ٔ آن 10 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
رینه
لغتنامه دهخدا
رینه . [ رَ ن َ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز بخش لاریجان شهرستان آمل . 1800 تن سکنه دارد. آب آن ازچشمه سار و محصول عمده ٔ آنجا غلات و لبنیات و حبوب و میوه است . در تابستان عده ای از تهران و مازندران به این ده می آیند. از ادارات دولتی بخشداری ، بهداری ، دارای...
-
قراگل
لغتنامه دهخدا
قراگل . [ ق َ گ ُ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان حاجیلو از بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان واقعدر 21000 گزی شمال باختری قصبه ٔ کبودرآهنگ و 4000 گزی شمال پیرانبار. موقع جغرافیایی آن جلگه ٔ معتدل و سکنه ٔ آن 550 تن است . آب آن از قنات و رودخانه ٔ مبارک آباد و م...
-
قیروکارزین
لغتنامه دهخدا
قیروکارزین . [ رُ کا ] (اِخ ) نام یکی از دو بخش شهرستان فیروزآباد. آب مشروب و آب زراعتی بخشی از رودخانه ٔ قره آغاج ، چشمه سارها و قنوات تأمین میشود. محصولات آن عبارتند از برنج ، خرما، لیمو، و جزئی پنبه و شغل اهالی آنجا زراعت و باغداری است . این آباد...
-
چوبر
لغتنامه دهخدا
چوبر. [ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شفت بخش مرکزی شهرستان فومن . در 15 هزارگزی خاور فومن و 6 هزارگزی خاور شفت واقع شده . جلگه و معتدل و مرطوب است . 2494 تن سکنه دارد. از رودخانه ٔ امامزاده ابراهیم آبیاری میشود. از محصولاتش برنج ، ابریشم ، چای ، لب...
-
گاودول
لغتنامه دهخدا
گاودول . (اِخ ) نام یکی از دهستان های بخش مرکزی شهرستان مراغه در قسمت جنوبی بخش واقع، حدود آن بشرح زیر می باشد، از شمال به دهستان سراجو، از جنوب به دهستان مرحمت آباد، از خاور به قوریچای ، از باختر به بناجو. موقعیت طبیعی دهستان یک قسمت کوهستانی که در ...