کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مبادرت کردن به پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مبادرت کردن به
دیکشنری فارسی به عربی
محاولة , هجوم
-
واژههای مشابه
-
مبادرت ورزید
دیکشنری فارسی به عربی
اِبتَدَرَ
-
جستوجو در متن
-
attempted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلاش، جستجو کردن، کوشش کردن، قصد کردن، مبادرت کردن به، تقلا کردن
-
attempting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلاش، جستجو کردن، کوشش کردن، قصد کردن، مبادرت کردن به، تقلا کردن
-
attempts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلاش ها، قصد، کوشش، جستجو کردن، کوشش کردن، قصد کردن، مبادرت کردن به، تقلا کردن
-
venturing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جسارت، معامله قماری، اقدام یا مبادرت کردن به
-
ventured
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جرأت کرد، معامله قماری، اقدام یا مبادرت کردن به
-
محاولة
دیکشنری عربی به فارسی
کوشش کردن , قصد کردن , مبادرت کردن به , تقلا کردن , جستجو کردن , کوشش , قصد , سعي کردن , کوشيدن , ازمودن , محاکمه کردن , جدا کردن , سنجيدن , ازمايش , امتحان , ازمون
-
ventures
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرمایه گذاری، مبادرت، ریسک، جسارت، مخاطره، جرات، سرگذشت، اقدام بکار مخاطره امیز، معامله قماری، اقدام یا مبادرت کردن به
-
مغامرة
دیکشنری عربی به فارسی
سرگذشت , حادثه , ماجرا , مخاطره , ماجراجويي , تجارت مخاطره اميز , در معرض مخاطره گذاشتن , دستخوش حوادث کردن , با تهور مبادرت کردن , دل بدريا زدن , خود را بمخاطره انداختن , جرات , جسارت , معامله قماري , اقدام بکار مخاطره اميز , مبادرت , ريسک , اقدام ي...
-
attack
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حمله، یورش، تعرض، تجاوز، تاخت، تاخت و تاز، تکش، اصابت یا نزول ناخوشی، حمله کردن، حمله کردن بر، مبادرت کردن به، تاخت کردن، مورد حمله قرار دادن، تعرض کردن
-
attacks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حملات، حمله، یورش، تعرض، تجاوز، تاخت، تاخت و تاز، تکش، اصابت یا نزول ناخوشی، حمله کردن، حمله کردن بر، مبادرت کردن به، تاخت کردن، مورد حمله قرار دادن، تعرض کردن
-
شهوت رانی
لغتنامه دهخدا
شهوت رانی . [ ش َهَْ وَ ] (حامص مرکب ) دنبال روی شهوت . به اعمال شهوت مبادرت کردن .