کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مبادرت نمودن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مبادرت نمودن
لغتنامه دهخدا
مبادرت نمودن . [ م ُ دَ / دِ رَ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) پیشی جستن . تعجیل کردن . اقدام کردن به کاری : از فرایض احکام جهانداری آن است که به تلافی خللها... مبادرت نموده شود. (کلیله و دمنه ). لیکن هر که بدین فضایل متحلی باشد اگر در همه ٔ ابواب ر...
-
واژههای مشابه
-
مبادرت جستن
واژگان مترادف و متضاد
۱. پیشدستی کردن، پیشی گرفتن ۲. تعجیل کردن ۳. اقدام کردن
-
مبادرت کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. پیشی گرفتن، شتاب کردن، سبقت گرفتن ۲. اقدام کردن، دست یازیدن، مبادرت ورزیدن
-
مبادرت کردن
لغتنامه دهخدا
مبادرت کردن . [ م ُ دَ / دِ رَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پیشی گرفتن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). اقدام کردن . به کاری دست زدن . و رجوع به ماده ٔ بعد شود.
-
مبادرت ورزید
دیکشنری فارسی به عربی
اِبتَدَرَ
-
مبادرت بکار دلیرانه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تجاسر
-
مبادرت کردن به
دیکشنری فارسی به عربی
محاولة , هجوم
-
با تهور مبادرت کردن
دیکشنری فارسی به عربی
مغامرة
-
مبادرت بکاری کردن
دیکشنری فارسی به عربی
مشروع
-
اقدام یا مبادرت کردن به
دیکشنری فارسی به عربی
مغامرة
-
جستوجو در متن
-
مغاشة
لغتنامه دهخدا
مغاشة. [ م ُ غاش ْ ش َ ] (ع مص ) سبقت کردن و شتابی کردن و مبادرت نمودن . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
-
افراط
لغتنامه دهخدا
افراط. [ اِ ] (ع مص ) فرمودن کسی را کار مالایطاق . || سبقت و مبادرت نمودن در برآوردن شمشیر از نیام . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || شتابانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (ترجمان القرآن عادل بن علی ). شتاب کردن . (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی )...
-
تلافی
لغتنامه دهخدا
تلافی . [ ت َ ] (ع مص ) وادریافتن . (دهار). دریافتن . (مجمل اللغة). رسیدن و دریافتن چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). دریافتن و بدست آوردن .(غیاث اللغات ). تدارک ، یقال : تلافیت التقصیر و هذا امر لایتلافی و تقول جاء بالعمل المتنافی ثم ...