کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مباثت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مباثت
/mobāssat/
معنی
سِر خود را نزد کسی فاش کردن؛ کسی را بر باطن کار خویش آگاه ساختن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مباثت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مباثّة] [قدیمی] mobāssat سِر خود را نزد کسی فاش کردن؛ کسی را بر باطن کار خویش آگاه ساختن.
-
مباثت
فرهنگ فارسی معین
(مُ ثَّ) [ ع . مباثة ] (مص م .) 1 - سرّ خود را نزد کسی فاش کردن . 2 - از کسی غم - خواری و اندوه گساری طلبیدن .
-
واژههای همآوا
-
مباثة
لغتنامه دهخدا
مباثة. [ م ُ باث ْ ث َ ] (ع مص ) با کسی راز خویش بگفتن . (المصادر زوزنی ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). با کسی راز خویش آشکار کردن . (تاج المصادر بیهقی ).