کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مایع یخزدا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
liquid-liquid extraction
استخراج مایعـ مایع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی شیمی] فرایندی که در آن اجزای محلول مایع در تماس با مایعی نامحلول جدا میشود
-
liquid medium
محیط مایع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] محیط کشتی که فاقد عامل جامدساز است
-
tanker 2, tankship
مایعبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شناور مخصوص حمل فلهای مایعات متـ . شناور مایعبَر tank vessel
-
associated liquid
مایع تجمعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] مایع حاصل از مخلوط شدن مولکولهای یک ماده با مولکولهای یک حلاّل که در آن مولکولها با پیوندهایی ضعیفتر از پیوندهای شیمیایی معمولی با هم ارتباط دارند
-
pickling liquid
مایع ترشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] آب حاوی نمک و سرکه که مواد غذایی ترشیانداخته در آن غوطهور میشوند
-
chocolate liquor
مایع شکلات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] خمیر حاصل از آسیاب کردن دانههای تخمیرشده و بودادۀ کاکائو متـ . مایع کاکائو cocoa liquor تودۀ شکلات chocolate mass تودۀ کاکائو cocoa mass
-
cocoa liquor
مایع کاکائو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ← مایع شکلات
-
mixed liquor
مایع مخلوط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مخلوط لجن فعال و آب حاوی مواد آلی در حوض هوادهی در سامانۀ لجن فعال
-
liquid fertilizer/ liquid fertiliser
کود مایع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] محلولی دارای عناصر غذایی گیاهی
-
گاز مایع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ← گاز طبیعی مایع
-
وازلین مایع
لغتنامه دهخدا
وازلین مایع. [ زِ ن ِ ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) وازلین مایع یا روغن وازلین یا پترووازلین از تقطیر هیدروکربورهائی که بین 335 تا 440 درجه گرما تحت تأثیر اسیدسولفوریک و سپس سودسوزآور قرار می گیرد به دست می آید مایعی است بی رنگ . وزن مخصوص آن 0/875 ...
-
liquid diet
رژیم مایع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] رژیمی که قوام غذاهای آن به اندازۀ حریره یا رقیقتر از آن باشد
-
liquid smoke
دود مایع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] آب یا روغن حاوی عصارۀ دود حاصل از سوختن چوب، معمولاً چوب بلوط یا افرا، که عطر و طعم دودی در مواد غذایی ایجاد میکند
-
zero liquid discharge, ZLD
صفرتخلیۀ مایع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ویژگی واحد یا تأسیساتی که هیچ مایع خروجی به محیطزیست تخلیه نمیکند
-
مایع زدن
دیکشنری فارسی به عربی
مشروب کحولي