کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماکو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ارزاب
لغتنامه دهخدا
ارزاب .[ ] (اِخ ) موضعی است در بایزید بشمال غربی ماکو.
-
ارس کنار
لغتنامه دهخدا
ارس کنار. [ اَ رَ ک ِ ] (اِخ ) خرّه ای از ماکو.
-
بیدجیق
لغتنامه دهخدا
بیدجیق . (اِخ ) خُرّه ای از ماکو. (یادداشت مؤلف ).
-
shuttle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاتل، ماکو، لرزنده، فضا کشتی، رفت و آمدن کردن
-
shuttles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاتل، ماکو، لرزنده، فضا کشتی، رفت و آمدن کردن
-
درگاه قلی
لغتنامه دهخدا
درگاه قلی . [ دَ ق ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قلعه درسی بخش حومه شهرستان ماکو واقع در 500 گزی جنوب ماکو و 5500 گزی جنوب باختری راه شوسه ٔ ماکو به قزل داغ . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
مرگن جبرائیل
لغتنامه دهخدا
مرگن جبرائیل . [ م َ گ َ ن ِ ج ِ ] (اِخ ) یا مرگن پائین دهی است از دهستان قره قویون . بخش حومه ٔ شهرستان ماکو، واقع در 45 هزار و پانصدگزی جنوب شرقی ماکو و پانصدگزی شمال شرقی راه شوسه ٔ خوی به ماکو، آب آن از قنات و چشمه و راه آن شوسه است . (از فرهنگ ج...
-
صوفی
فرهنگ نامها
(تلفظ: sufi) (عربی) (در تصوف) پیرو یکی از فرقههای تصوف ، درویش ؛ نام روستایی در ماکو .
-
ارالوخ
لغتنامه دهخدا
ارالوخ . [ ] (اِخ ) موضعی است در شمال غربی ماکو و جنوب ایروان .
-
binder
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گیره، بند، اهرم جعبه ماکو، شکمبند زنان، رسید بیعانه، صاحف
-
قادرقامو
واژهنامه آزاد
روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان ماکو، در استان آذربایجان غربی ایران.
-
زنگمار
لغتنامه دهخدا
زنگمار. [ زَ ] (اِخ ) زنگه مار.رود ماکو. رودیست که سرچشمه ٔ آن در بایزید ترکیه است و آن اراضی ماکو را مشروب می سازد و در شمال غربی نخجوان به رود ارس متصل می شود. (فرهنگ فارسی معین ).
-
خوک
لغتنامه دهخدا
خوک . (اِخ ) دهی است از دهستان ساری بخش پلاست شهرستان ماکو. واقع در جنوب باختری پلاست و جنوب شوسه ٔ پلاست به ماکو. با آب و هوای معتدل و 425 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
کشمش تپه
لغتنامه دهخدا
کشمش تپه . [ ک ِ م ِ ت َپ ْ پ ِ ] (اِخ ) مرکز بلوکی است در ماکو. (یادداشت مؤلف ).
-
آدیمامان
لغتنامه دهخدا
آدیمامان . (اِخ ) نام محلی کنار راه خوی و ماکو میان خوی و عسکرآباد، در 4000 گزی خوی .