کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماکو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ماکو
/māku/
معنی
۱. جایی در چرخ خیاطی که ماسوره در آن قرار میگیرد.
۲. وسیلهای که نخ را دور آن پیچیده و از لای تارها عبور میدهند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
shuttle
-
جستوجوی دقیق
-
ماکو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) māku ۱. جایی در چرخ خیاطی که ماسوره در آن قرار میگیرد.۲. وسیلهای که نخ را دور آن پیچیده و از لای تارها عبور میدهند.
-
ماکو
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - وسیله ای در ماشین بافندگی که ماسوره بر روی آن قرار می گیرد. 2 - میله ای در چرخ خیاطی که قرقره بر روی آن قرار می گیرد.
-
ماکو
لغتنامه دهخدا
ماکو. (اِ) دست افزار جولاهگان که بدان جامه بافند. (برهان ). دست افزار جولاهان که ماشوره را در آن کنند و بدان جامه بافند. (آنندراج ). آلتی است آهنی جولاهگان رابه هندی آن را نال گویند. (غیاث ). مکو. (ناظم الاطباء). مکوک . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : ...
-
ماکو
لغتنامه دهخدا
ماکو. (اِخ ) (حومه ٔ...) یکی از بخشهای سه گانه ٔ شهرستان ماکوست . این بخش در حومه ٔ شهرستان واقع است و مرکز بخش شهر ماکو می باشد این بخش از سه دهستان قلعه دره سی آواجیق ، قره قویون و 110 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده است و در حدود 22420 تن سکنه دارد. ه...
-
ماکو
لغتنامه دهخدا
ماکو. (اِخ ) شهر ماکو در گوشه ٔ شمال غربی آذربایجان در دامنه ٔ کوه نوح کوچک واقع شده است و ارتفاعات و دره های حاصلخیز دارد و موقعیت جغرافیایی و نظامی آن مهم است . بنای شهر ماکو عجیب است بدین معنی که در دامنه ٔ کوهی واقع شده که قسمتی از آن ، شهر را ما...
-
ماکو
لغتنامه دهخدا
ماکو. (اِخ ) نام ولایتی است به آذربایجان که اکراد محمودی به تصرف دارند و بر آن کوه حصنی است از سنگ که معبری ندارد و اگر خواهند کسی یا چیزی را بالا کشند باید ریسمان فرو گذارند و به آن بسته بالا کشند والا محال است . (انجمن آرا) (آنندراج ). ماکواز شهرست...
-
ماکو
دیکشنری فارسی به عربی
رباط
-
ماکو
لهجه و گویش تهرانی
آلتی که در چرخ خیاطی دِشگه (نخ) به آن میپیچید
-
واژههای مشابه
-
مکو،ماکو
لهجه و گویش تهرانی
آلتی در دستگاه چرخ خیاطی و نیز ابزاری در بافندگی
-
بیخ ماکو
واژهنامه آزاد
ریشه شیرین بیان
-
اهرم جعبه ماکو
دیکشنری فارسی به عربی
حافظة الاوراق
-
جستوجو در متن
-
maco
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماکو
-
مکو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] maku = ماکو