کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماکت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ماکت
/māket/
معنی
نمونۀ کوچکی از یک وسیله، ساختمان، اتومبیل، و موارد دیگر که قبل از شروع پروژۀ ساخت، برای نمایش آن، تهیه میشود.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
نمونه کوچک ساختمان وتاسیسات، مدل مینیاتوری، نمونک
دیکشنری
miniature, mock-up, model
-
جستوجوی دقیق
-
ماکت
واژگان مترادف و متضاد
نمونه کوچک ساختمان وتاسیسات، مدل مینیاتوری، نمونک
-
ماکت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: maquette] māket نمونۀ کوچکی از یک وسیله، ساختمان، اتومبیل، و موارد دیگر که قبل از شروع پروژۀ ساخت، برای نمایش آن، تهیه میشود.
-
ماکت
فرهنگ فارسی معین
(کِ) [ فر. ] (اِ.)نمونه ای با ابعاد کوچک تر از هر چیز.
-
ماکت
لغتنامه دهخدا
ماکت . [ ک ِ ] (فرانسوی ، اِ) (اصطلاح معماری ) نمونه ای از یک ساختمان ، کارگاه ، کارخانه و غیره که با چوب و مقوا سازند و تغییرات لازم را در آن دهند و سپس مطابق همان نمونه ساختمان را برآورند. || (اصطلاح نقاشی ) نمونه ٔ کوچک از شی ٔ که نقاشان اطوار مخت...
-
جستوجو در متن
-
نمونک
واژهنامه آزاد
ماکت.
-
maquette
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماته، ماکت، شکل کوچک چیزی
-
mock-up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مدل آزمایشگاهی، ماکت
-
mock up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مدل آزمایشگاهی، ماکت
-
maquettes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Maquettes، ماکت، شکل کوچک چیزی
-
mockup
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مدل آزمایشگاهی، ماکت