کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماژور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ماژور
/māžor/
معنی
سرگرد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ماژور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [فرانسوی: major] (نظامی) [منسوخ] māžor سرگرد.
-
ماژور
فرهنگ فارسی معین
(ژُ) [ فر. ] (اِ.) سرگرد، یاور.
-
ماژور
لغتنامه دهخدا
ماژور. [ ژُ ] (اِخ ) دریاچه ای است در شمال ایتالیا مابین سویس و ایتالیا که 212 کیلومتر مربع وسعت دارد. جزایر «بوررومه » در این دریاچه واقع است و مناظر زیبائی دارد. (از لاروس ).
-
ماژور
لغتنامه دهخدا
ماژور. [ ژُ ] (فرانسوی ، اِ) (اصطلاح نظامی ) یکی از درجات نظامی معادل یاور سابق و سرگرد امروزی است ، اما این کلمه دیگر در ارتش ایران بکار نمی رود.
-
ماژور
لغتنامه دهخدا
ماژور. [ ژُ ] (فرانسوی ، ص ) بسیار بزرگ . کبیر. بسیار قابل توجه . || یکی از اصطلاحات موسیقی غرب است ، که مُد و گام و تُن را بدان مشخص سازند. (از لاروس ).
-
واژههای مشابه
-
فرس ماژور
فرهنگ فارسی معین
(فُ ژُ) [ فر. ] (اِ.) حالتی که شخص برخلاف میل مجبور به انجام یا ترک فعلی شود، قوة قهریه ، زور و فشار به گونه ای که نتوان از آن اجتناب کرد.
-
فرس ماژور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: force majeure] forsmāžor ۱. زور و فشار.۲. (حقوق) حالتی غیر منتظره و اجتنابناپذیر که در آن انجام تعهد امکانپذیر نباشد.
-
جستوجو در متن
-
force majeure
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فورس ماژور
-
thalassaemia major
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تالاسمی ماژور
-
thalassemia major
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تالاسمی ماژور
-
ایونین
واژهنامه آزاد
(معماری) شیوۀ معماری یکی از اقوام یونانی در آسیای صغیر. || (موسیقی) اولین مد کلیسایی است که همانند گام ماژور است.
-
لامبر
لغتنامه دهخدا
لامبر. [ ب ِ ] (اِخ ) ژان . وکیل پارلمان انگلیسی و ماژور ژنرال و لیوتنان کرمول . وی سرانجام علیه پارلمان قیام کرد. (1619-1683م .).
-
استرزا
لغتنامه دهخدا
استرزا. [ اِ رِ ] (اِخ ) شهری به ایتالیا، در ساحل دریاچه ٔ ماژور، دارای 1900 تن سکنه و کنفرانس اقتصادی بین المللی بسال 1932 م . بدانجا بود.