کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماورا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ماورا
/māvarā/
معنی
پشت سر؛ آنچه در پشت چیزی قرار دارد.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
آنسو، پشت، فراسو، ورا
برابر فارسی
فراسو، فرا
دیکشنری
beyond, meta-
-
جستوجوی دقیق
-
ماورا
واژگان مترادف و متضاد
آنسو، پشت، فراسو، ورا
-
ماورا
فرهنگ واژههای سره
فراسو، فرا
-
ماورا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ماوراء] māvarā پشت سر؛ آنچه در پشت چیزی قرار دارد.
-
ماورا
لغتنامه دهخدا
ماورا. [ وَ ] (ع اِ مرکب ) درپس و درعقب و ازپی و درپی . (ناظم الاطباء). آنچه پس از چیزی باشد. (از آنندراج ). آنچه در پس چیزی قرار دارد. مابعد. عقب . پشت سر. || آن روی و آن طرف . (ناظم الاطباء). || به معنی ماسوا نیز آمده . (آنندراج ). || برتر. بالاتر....
-
واژههای مشابه
-
ماورا الطبیعه
فرهنگ واژههای سره
فراسپهر، فرا سرشت
-
ماورا النهر
فرهنگ واژههای سره
فرارود
-
ماورا النهرین
فرهنگ واژههای سره
فرارودان
-
ایجاد شده بوسیله اشعه ماورا بنفش یا فرابنفش
دیکشنری فارسی به عربی
فوق البنفسجي
-
جستوجو در متن
-
mesore
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماورا
-
ultramundane
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فوق العاده ای، عقبایی، فراجهانی، ماورا جهان، ماوراگیتی، ماورا منظومه شمسی
-
enamours
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماورا، شیفته کردن، شیفتن
-
فوق البنفسجي
دیکشنری عربی به فارسی
فرابنفش , ايجاد شده بوسيله اشعه ماورا بنفش يا فرابنفش
-
فرا
واژگان مترادف و متضاد
۱. بالا، فوق، ماورا، ورا ۲. پیش، نزد، نزدیک ۳. بلند، عالی ۴. گورخر