کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماه آذر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ماهآفرید
فرهنگ نامها
(تلفظ: māh āfarid) این واژه به معنی آفریدهی ماه (آفریدهی فرشته نگهبان) است ؛ (در اعلام) نام دختر تور ، نام دختر بزرگ برزین و نام همسر ایرج و مادر بزرگ منوچهر پیشدادی .
-
ماهآفرین
فرهنگ نامها
(تلفظ: māh āfarin) آفریدهی ماه ؛ (به مجاز) زیبا رو(ی) ؛ (در اعلام) نام یکی از زنان فتحعلی شاه قاجار و مادر زبیده.
-
ماهبخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: māh baxt) (به مجاز) کامیاب و خوشبخت ، سفیدبخت .
-
ماهپاره
فرهنگ نامها
(تلفظ: māh pāre) (به مجاز) زن بسیار زیبا ، (همچون ماه).
-
ماهپری
فرهنگ نامها
(تلفظ: māh pari) پریِ مانند ماه ؛ (به مجاز) بسیار زیبا .
-
ماهپیکر
فرهنگ نامها
(تلفظ: māh peykar) صفت آن که پیکرش مانند ماه زیبا و دل انگیز باشد ؛ (به مجاز) معشوقِ زیبا .
-
ماهتابان
فرهنگ نامها
(تلفظ: māh tābān ) آن که چهرهاش مثل ماه تابان است ؛ (به مجاز) زیبارو .
-
ماهتینا
فرهنگ نامها
(تلفظ: māh tinā) (ماه + تینا = گل سرخ) (به مجاز) زیبا رو و با طراوت .
-
ماهجهان
فرهنگ نامها
(تلفظ: māh jahān) (به مجاز) زیبای جهان .
-
ماهچهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: māh čehr) آن که چهرهاش مانند ماه تابان باشد ، ماه چهره ، ماهرو ؛ (به مجاز) زیبا رو .
-
ماهچهره
فرهنگ نامها
(تلفظ: māh čehre) (= ماه چهر) ، ← ماه چهر .
-
ماهدخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: māh doxt) (ماه + دخت = دختر) دختر ماه ، دختری که مانند ماه است ؛ (به مجاز) زیبا رو .
-
ماهدیس
فرهنگ نامها
(تلفظ: māhdis) (ماه + دیس (پسوند شباهت)) مانند ماه ؛ (به مجاز) زیبا رو .
-
طوق ماه
لغتنامه دهخدا
طوق ماه . [ طَ / طُو ق ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) هاله و خرمن ماه است و آن دائره ای باشد که در برخی از شبها از بخار بر دور ماه بهم میرسد. (برهان ) (آنندراج ).
-
غره ماه
لغتنامه دهخدا
غره ماه . [ غ ُرْ رَ / رِ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اول روزاز ماه . شب اول ماه . مستهل ماه . رجوع به غره شود.