کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماهیچهچربیتود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
core 1
ماهیچه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] بخشی از قالب که برای شکل دادن به قسمتهای خالی و داخلی قطعۀ ریختگی همراه با قالب یا جداگانه ساخته میشود
-
ماهیچه
واژگان مترادف و متضاد
عضله، کره، مایچه
-
ماهیچه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹مایچه› (زیستشناسی) māhiče برخی از گوشتهای بدن انسان یا حیوان که دارای دو سر باریک و شبیه ماهی کوچک است؛ عضله.
-
ماهیچه
فرهنگ فارسی معین
(چِ) (اِ.) بافت قابل انقباضی که بر حسب حرکت اندام های بدن جانوران می شود.
-
ماهیچه
لغتنامه دهخدا
ماهیچه . [ چ َ / چ ِ ] (اِ مصغر) ماهی خرد.(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || پارچه گوشت گرد و درازی مانا به ماهی . عضله . (ناظم الاطباء).عضله . موشک . موش گوشت . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).بعضی گوشتهای بدن انسان و جانوران که دو سر آن باریک و شبیه به ما...
-
ماهیچه
دیکشنری فارسی به عربی
قوة عضلية
-
ماهیچه
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: mâhiča طاری: mâhiča طامه ای: mâhiča طرقی: mâhiča کشه ای: mâhiča نطنزی: mâhiča
-
pack ice, ice pack
یختود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] تمام دریایخ، بهجز یخ بسته، که ممکن است بهطور قابل ملاحظهای جابهجا و دچار دگرشکلی شود
-
capillary hemangioma
مویرگتود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] رگتودی که از مویرگهای بههمفشرده تشکیل میشود که در میان آنها بافت زمینۀ پیوندی وجود دارد
-
blastoma
تندهتود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] نورویش مرکب از یاختههای رویانی منشأ گرفته از تودینۀ یک اندام یا بافت متـ . تندهیاختهتود blastocytoma گوشتپوشچنگار رویانی embryonal carcinosarcoma
-
cementoma
ساروجهتود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] تودۀ خوشخیم دندانزاد (odontogenic) در ناحیۀ نوک ریشۀ دندان که از ساروجه یا بافت ساروجهمانند تشکیل شده است
-
lymphangioma, angioma lymphaticum
سپیدرگتود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تودینۀ خوشخیمی که از رگها و مجاری تنابهای تشکیل میشود
-
venous hemangioma
سیاهرگتود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] رگتودی غاری که در آن عروق متسع میشوند و دیوارههای ضخیم و لیفی پیدا میکنند
-
melanoma
سیهتود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تودینهای که از سیهیاختههای پوست و اعضای دیگر منشأ میگیرد متـ . سیهتود بدخیم malignant melanoma سیهتندهتود melanoblastoma سیهچنگار melanocarcinoma سیهپوشچنگار melanotic carcinoma
-
meningioma
شامهتود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تودینۀ خوشخیم و کندرشد شامهگان