کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماهیچهتَنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ماهیچه
لغتنامه دهخدا
ماهیچه . [ چ َ / چ ِ ] (اِ مصغر) ماهی خرد.(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || پارچه گوشت گرد و درازی مانا به ماهی . عضله . (ناظم الاطباء).عضله . موشک . موش گوشت . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).بعضی گوشتهای بدن انسان و جانوران که دو سر آن باریک و شبیه به ما...
-
ماهیچه
دیکشنری فارسی به عربی
قوة عضلية
-
ماهیچه
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: mâhiča طاری: mâhiča طامه ای: mâhiča طرقی: mâhiča کشه ای: mâhiča نطنزی: mâhiča
-
sarcoblast
گوشتتَنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ← ماهیچهتَنده
-
blastomere
تَندهپار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] هریک از یاختههای تَنداله
-
blastoma
تندهتود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] نورویش مرکب از یاختههای رویانی منشأ گرفته از تودینۀ یک اندام یا بافت متـ . تندهیاختهتود blastocytoma گوشتپوشچنگار رویانی embryonal carcinosarcoma
-
angioblast, vasoformative cell, vasofactive
تندهرگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] 1. یاخته یا بافت پیشساز رگ و یاختههای خونی 2. بافت میانآکنهای رویانی که یاختهها و رگهای خونی از آن منشأ میگیرند
-
blastocyte
تندهیاخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] یاختۀ رویانی تمایزنیافته
-
myopathy
ماهیچهآسیب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] هرگونه آسیب یا بیماری ماهیچه
-
myopathic
ماهیچهآسیبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] مربوط به ماهیچهآسیب
-
myositis,inflammatory myopathy, myitis, initis
ماهیچهآماس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] التهاب ماهیچههای ارادی
-
voluntary muscle
ماهیچۀ ارادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] هریک از ماهیچههایی که انقباض آنها ارادی است
-
skletal muscle
ماهیچۀ اسکلتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] هریک از ماهیچههای مخططی که به اسکلت متصل است
-
myoplastic
ماهیچهبازساختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] مربوط به بازسازی ماهیچهها و جراحی ترمیمی آنها
-
myoplasty
ماهیچهبازسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] جراحی ترمیمی ماهیچه