کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماهناک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ماهناک
لغتنامه دهخدا
ماهناک . (ص مرکب ) جای روشن شده بواسطه ٔ مهتاب . (ناظم الاطباء). || روشنی ماه و مهتاب . (ناظم الاطباء). || مُقمِر. قمراء. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). لیلة قمراء؛ شبی ماهناک . (مهذب الاسماء). لیل مقمر؛ شبی ماهناک . (السامی فی الاسامی ).
-
جستوجو در متن
-
بی ماه
لغتنامه دهخدا
بی ماه . (ص مرکب ) بدون ماه . تاریک . مقابل ماهناک . مقابل مقمر. مقابل پُرماه : ازو بازگشتم که بی گاه بودکه شب سخت تاریک و بی ماه بود.فردوسی .
-
قمراء
لغتنامه دهخدا
قمراء. [ ق َ ] (ع ص ) مؤنث اقمر. (اقرب الموارد). ماهتاب . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || شب روشن با ماه . (منتهی الارب ). لیلة قمراء؛ شبی ماهناک . (مهذب الاسماء). شبی بامهتاب . || اتان قمراء؛ خر ماده ٔ سپید مایل به تیرگی . (منتهی الارب ) (اقرب ال...
-
مقمر
لغتنامه دهخدا
مقمر. [ م ُ م ِ ] (ع ص ) لیل مقمر؛ شبی ماهناک . (مهذب الاسماء). شب ماهتاب . (دهار).شب با قمر. مقمرة. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). شب روشن با ماه . (ناظم الاطباء). ماهتابی .روشن به ماهتاب . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : افسونی دانستم ک...
-
مهتاب
لغتنامه دهخدا
مهتاب . [ م َ ] (اِ مرکب ) پرتو ماه و مهشید و روشنی و تابش ماه و نوری که از کره ٔ ماه به سطح زمین می رسد. (ناظم الاطباء). از: «مه »، مخفف ماه + «تاب »، از تافتن ، به معنی نور دادن ماه . قمراء. فخت . (یادداشت مؤلف ). صاحب غیاث اللغات و به تبع او صاحب...
-
ناک
لغتنامه دهخدا
ناک . (پسوند) پسوند اتصاف است ، پهلوی : ناک . این پسوند با الحاق به اسماء یا به بن کلمات فعلی ، تشکیل صفت میدهد. از این قبیل است : خشمناک ، ترسناک ، دردناک ، شرمناک ، پرهیزناک و آموزناک . این پسوند از پهلوی آمده و به نظر می رسد که مرکب باشد از پسوند ...