کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مانع نفوذ صدا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
بلا مانع
واژهنامه آزاد
بدون مانع. آنچه مانعی در راه وصول یا تصرفش نیست. بی مانع. بلامعارض. بی معارض.
-
screen speed
سرعت مانعگذر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سرعت هواپیما در هنگام عبور از مانع
-
normal screen speed, all engines screen speed, V3
سرعت مانعگذر برخاست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سرعت هواپیما در حین برخاست و در هنگام عبور از مانع با تمام توان موتور
-
جامع و مانع
لغتنامه دهخدا
جامع و مانع. [ م ِ ع ُ ن ِ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) در اصطلاح منطق ، صفت حدی است که شامل تمام افراد خود بوده و بر غیر افراد خود صادق نباشد. آن تعریفی که همه ٔ افراد معرف را فرا گیرد و از دخول اغیار در تعریف مانع باشد حدی که طرد و عکس آن برمحدود درست ...
-
بی رادع و مانع
لغتنامه دهخدا
بی رادع و مانع. [ دِ ع ُ ن ِ ] (ترکیب عطفی ) سرخود و لگام گسیخته . که پیش گیرنده و بازدارنده ندارد. و رجوع به رادع و مانع شود.
-
مانع حرکت شدن
دیکشنری فارسی به عربی
عقال
-
ایجاد مانع کردن
دیکشنری فارسی به عربی
عرقل
-
مانع ایجاد لطمه بزندگی
دیکشنری فارسی به عربی
مضاد حيوي
-
مانع انعقاد خون
دیکشنری فارسی به عربی
مضاد للتخثر
-
مانع سررفتن دیگ شدن
دیکشنری فارسی به عربی
عارضة القعر
-
مانع دخول (اب)
دیکشنری فارسی به عربی
غير نفاذ
-
مانع رشدونمو شدن
دیکشنری فارسی به عربی
قرصة
-
مانع فراهم کردن برای
دیکشنری فارسی به عربی
کمامة
-
مانع فعالیت شدن
دیکشنری فارسی به عربی
کمامة
-
مانع شدن از
دیکشنری فارسی به عربی
کتلة