کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مانستگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مانستگی
/mānestegi/
معنی
مانند بودن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
شباهت، تشابه، همانندی
دیکشنری
similarity
-
جستوجوی دقیق
-
مانستگی
واژگان مترادف و متضاد
شباهت، تشابه، همانندی
-
مانستگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی] mānestegi مانند بودن.
-
مانستگی
لغتنامه دهخدا
مانستگی . [ ن ِت َ / ت ِ ] (حامص ) شباهت و مشابهت . (ناظم الاطباء). مانندی . شباهت . مانسته بودن . و رجوع به مانسته شود.
-
واژههای مشابه
-
dynamical analogy
مانستگی دینامیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] شباهتهای بین سامانههای مکانیکی و الکتریکی
-
جستوجو در متن
-
شباهت
لغتنامه دهخدا
شباهت . [ ش َ / ش ِ هََ ] (ع اِمص ) مأخوذ از «شبه » عربی به معنی مشابهت و مانستگی و مانندگی و برابری . (ناظم الاطباء). مانندی . همانندی . ماندن . مانندگی . گراهش . مشابهت . تشابه . مانستن .