کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مانداب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مانداب
/māndāb/
معنی
جایی که آب در آن بماند و متعفن شود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
bilge
-
جستوجوی دقیق
-
مانداب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (جغرافیا) māndāb جایی که آب در آن بماند و متعفن شود.
-
مانداب
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) جایی که آب آن راکد و متعفن باشد.
-
مانداب
لغتنامه دهخدا
مانداب . (اِ مرکب ) جایی که در آن آب مانده و بدبو می شود. (فرهنگستان ). مانده آب . مرداب . آب راکد که مانده و بدبو شده باشد.
-
مانداب
لهجه و گویش تهرانی
باتلاق
-
جستوجو در متن
-
riparian forest
جنگل کرانآب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جنگلی که در کرانۀ مناطق آبی از قبیل رودها و جویها و آبراههها و برکهها و ماندابها و دریاچهها میروید