کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
آرطی
فرهنگ واژههای سره
کلان رگ، مام رگ
-
مانافی
لغتنامه دهخدا
مانافی . (حامص مرکب ) قابلگی و مامایی . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). مام نافی . و رجوع به مام ناف شود.
-
mamma
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مامان، مادر، پستان، ممه، مام
-
mammae
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مامان، مادر، پستان، ممه، مام
-
آورتا
فرهنگ واژههای سره
بزرگ سرخ رگ، رگ جان، مام رگ
-
mammas
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مامان ها، مادر، مامان، پستان، ممه، مام
-
ماناف
لغتنامه دهخدا
ماناف . (اِ مرکب ) ماماچه را گویند و به عربی قابله خوانند. (برهان ). به معنی مام ناف . (آنندراج ). ماماچه و قابله . (ناظم الاطباء). مخفف مام ناف . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). و رجوع به مام ناف شود. || به معنی ناف هم آمده است و آن گوی باشد در شکم . (برها...
-
oogonium 2
مامهزا 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] یاختۀ جنسی نابالغ در تخمدان جانوران که با تقسیم رشتمانی تبدیل به مامیاخته میشود
-
sporoblast
هاگساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] مرحلهای از تکثیر غیرجنسی در برخی انگلها پیش از تشکیل مامیاخته و پیدایش هاگدانهها در آن
-
ام
واژگان مترادف و متضاد
۱. مادر، مام، والده ۲. اصل، مایه ≠ اب، پدر
-
قبالة
لغتنامه دهخدا
قبالة. [ ق ِ ل َ ] (ع اِمص ) مام نافی و مامائی . (ناظم الاطباء).
-
mother
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مادر، ننه، مام، والده، اصل، سر چشمه، مادری کردن، پروردن
-
ام
دیکشنری عربی به فارسی
مادري کردن , پروردن , مادر , ننه , والده , مام , سرچشمه , اصل
-
mothers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مادران، مادر، ننه، مام، والده، اصل، سر چشمه، مادری کردن، پروردن
-
معتلفة
لغتنامه دهخدا
معتلفة. [ م ُ ت َ ل ِ ف َ ] (ع ص ، اِ) دایه که در پارسی آن را مام ناف خوانند، کلمه ٔ مستعاری است . (از منتهی الارب ). ماما و مام ناف . (ناظم الاطباء). قابله و آن کلمه ٔ مستعاری است . (از اقرب الموارد).