کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماموث پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ماموث
معنی
ماموت , فيل بزرگ دوره ماقبل تاريخ
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ماموث
دیکشنری عربی به فارسی
ماموت , فيل بزرگ دوره ماقبل تاريخ
-
واژههای همآوا
-
ماموس
لغتنامه دهخدا
ماموس . (ع اِ) آتش . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || آتشدان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). گویند موضع آتش . (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
ماموت
دیکشنری فارسی به عربی
ماموث
-
فیل بزرگ دوره ماقبل تاریخ
دیکشنری فارسی به عربی
ماموث
-
اتازونی
لغتنامه دهخدا
اتازونی . [ اِ ] (اِخ ) (از اِتا، ملک ها + اونی ، متّحده ) نام مملکتی بزرگ واقع در آمریکای شمالی که آنرا دول متحده و جمهوری متحده نیز گویند. پایتخت این ملک واشنگتن است .وضع طبیعی و حدود آن : ممالک متحده ٔ آمریکای شمالی که بین 26 و 49 درجه ٔ عرض شمالی...