کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مامن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مامن
/ma'man/
معنی
جای امن؛ پناهگاه.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
پناه، پناهگاه، سلامتگاه، ملجا، جای امن، امنگاه
دیکشنری
covert
-
جستوجوی دقیق
-
مامن
واژگان مترادف و متضاد
پناه، پناهگاه، سلامتگاه، ملجا، جای امن، امنگاه
-
مامن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] ma'man جای امن؛ پناهگاه.
-
مامن
لغتنامه دهخدا
مامن . [ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان بیلوار است که در بخش کامیاران شهرستان سنندج واقع است و 256 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
مامن
دیکشنری فارسی به عربی
لغم , ميناء
-
واژههای مشابه
-
مأمن
فرهنگ فارسی معین
(مَ مَ) [ ع . ] (اِ.) جای امن و پناهگاه .
-
مأمن
لغتنامه دهخدا
مأمن . [ م َءْ م َ ] (ع اِ) جای امن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). جای امن و پناهگاه و جای سلامت . (ناظم الاطباء) : بکوش تا بسلامت به مأمنی برسی که راه سخت مخوف است و منزلت بس دور. ظهیر فاریابی .صواب آن است که از این مقام مخوف به مأمنی پناهیم...
-
مامن و مکمن
فرهنگ گنجواژه
کمینگاه
-
مأمن و مأوا
فرهنگ گنجواژه
مسکن.
-
واژههای همآوا
-
مأمن
فرهنگ فارسی معین
(مَ مَ) [ ع . ] (اِ.) جای امن و پناهگاه .
-
جستوجو در متن
-
هانا
واژهنامه آزاد
مامن و پناهگاه
-
nook
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گوشه، قطعه زمین پیش امده، مامن، بر امدگی
-
ملجا
واژگان مترادف و متضاد
پناهگاه، پناه، حفاظ، مامن، ماوا، ملاذ