کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماما جیم جیم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ماما جیم جیم
لهجه و گویش تهرانی
حلوائی از آرد و شیره و شاهدانه بو داده یا خام
-
واژههای مشابه
-
ابن ماما
لغتنامه دهخدا
ابن ماما. [ اِ ن ُ ] (اِخ ) عمرانی گوید نام شهری کوچک است . (مراصدالاطلاع ).
-
حاجی ماما خاتون
لغتنامه دهخدا
حاجی ماما خاتون . (اِخ ) او محبوبه ٔ سلطان (سلطان پسر شیخ حسن ایلکانی ) و مادر فرزندان او، و وفات وی بسال هفتصد و هفتاد (هَ . ق .) بوده است . (ذیل جامعالتواریخ تألیف حافظ ابرو ص 195).
-
ماما(ن)خمیره
لهجه و گویش تهرانی
زن چاق و وارفته
-
قابله و ماما
لهجه و گویش تهرانی
مامای خانگی
-
واژههای همآوا
-
ماماجیم جیم
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) (عا.) نوعی حلوا از جنس حلوا جوزی که آن را به صورت قرص های پهن و نازک (به بزرگی نان شیرمال و نازکتر از آن ) سازند و روی آن کنجد یا شاهدانه پاشند.
-
ماماجیم جیم
لغتنامه دهخدا
ماماجیم جیم . (اِ مرکب )در تداول عامه ، نوعی حلوا از جنس حلوا جوزی که آن را به صورت قرصهای پهن و نازک (به بزرگی نان شیرمال ونازکتر از آن ) سازند و روی آن کنجد یا شاهدانه پاشند. (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ). قسمی از حلوا ارده که برنج بو داده در م...