کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مال و اموال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مال و اموال
فرهنگ گنجواژه
دارائی.
-
واژههای مشابه
-
مآل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] ma'āl ۱. جای بازگشت.۲. حاصل؛ نتیجه.۳. عاقبت.
-
مآل
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِ.) عاقبت ، سرانجام .
-
مأل
لغتنامه دهخدا
مأل . [ م َ ءَ / م َءْل ْ ] (ع ص ) مرد فربه سطبر، مؤنث آن مألة. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد): رجل مأل ؛ مرد فربه . (ناظم الاطباء). || (مص ) مألة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع مألة شود.
-
مَّالِ
فرهنگ واژگان قرآن
مال - دارایی
-
تف مال، تف مال کردن
لهجه و گویش تهرانی
تف زدن،کثیف کردن.
-
گه مال
لغتنامه دهخدا
گه مال . [ گ ُه ْ ] (نف مرکب ) که گه مالد. که به پلیدی آلوده کند. || (ن مف مرکب ) مالیده به گه . آلوده به پلیدی .
-
نیک مآل
لغتنامه دهخدا
نیک مآل . [ م َ ] (ص مرکب ) نیک سرانجام . نیک انجام . خوش عاقبت . عاقبت به خیر.
-
فال مال
لغتنامه دهخدا
فال مال . (اِ) فرنجمشک . (فهرست مخزن الادویه ).
-
مآل اندیش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] ma'āl[']andiš آنکه به پایان امری میاندیشد؛ عاقبتاندیش.
-
مال الاجاره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مالالاجارَة] mālol'ejāre پولی که مستٲجر در برابر استفاده از ملک یا خانه به صاحب ملک میدهد؛ اجارهبها.
-
مال التجاره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مالالتّجارَة] mālottejāre کالای بازرگانی.
-
خایه مال
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص فا.) چاپلوس ، متملق .
-
مال الاجاره
فرهنگ فارسی معین
(لُ لْ اِ رِ) [ ع . مال الاجارة ] (اِمر.) اجاره بها.