کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماعدا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ماعدا
/mā'adā/
معنی
کس یا چیز دیگر.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ماعدا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی (= مگر؛ جز؛ سوا)] [قدیمی] mā'adā کس یا چیز دیگر.
-
ماعدا
لغتنامه دهخدا
ماعدا. [ ع َ ] (ع حرف اضافه ٔ مرکب ) کلمه ٔ استثنا به معنی مگر و جز و سوا. و قولهم ماعدا فلان ان صنع کذا؛ ای ماجاوزه . (ناظم الاطباء). به معنی ماسوا. (آنندراج ) : عجم ماعدای کلیله و دمنه کتابی دیگر مشحون به غرایب حکمت ... مثل آن نساخته اند. (مرزبان ن...
-
ماعدا
دیکشنری عربی به فارسی
مستثني کردن , مشمول نکردن , اعتراض کردن , ( ) جز , بجز , مگر , باستثناي , غير از , سواي
-
واژههای همآوا
-
معادا
لغتنامه دهخدا
معادا. [ م ُ ] (از ع ، اِمص ) با کسی عداوت داشتن و این مخفف معادات است . (غیاث ) (آنندراج ). دشمنی : ناز چندان کن بر من که کنی صحبت من تا مگرصحبت دیرینه معادا نشود. منوچهری .غواص تراجز گل و شورابه نداده ست زیراکه ندیده ست ز تو جز که معادا. ناصرخسرو.ش...
-
جستوجو در متن
-
مشمول نکردن
دیکشنری فارسی به عربی
ماعدا
-
غیر از
دیکشنری فارسی به عربی
ماعدا , من
-
سوای
دیکشنری فارسی به عربی
ماعدا
-
مستثنی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
استثن , ماعدا
-
باستثنای
دیکشنری فارسی به عربی
لکن , ماعدا
-
بجز
دیکشنری فارسی به عربی
حانة , ماعدا , من , منع
-
مگر
دیکشنری فارسی به عربی
لکن , ماعدا , مالم
-
اعتراض کردن
دیکشنری فارسی به عربی
احتجاج , انفجر , اهتمام , ماعدا , نعيق
-
عدا
لغتنامه دهخدا
عدا. [ ع َ ] (ع حرف ) کلمه ای است که بدان استثنا شود چنانکه گویند: قام القوم عدا زیداً و عدا زید و ماعدا زید. (اقرب الموارد).