کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماشوره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ماشوره
/māšure/
معنی
۱. = ماسوره
۲. ساقۀ گیاه که میان آن خالی باشد، مانند نی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
siphon, straw, thatch, thatching
-
جستوجوی دقیق
-
ماشوره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] māšure ۱. = ماسوره۲. ساقۀ گیاه که میان آن خالی باشد، مانند نی.
-
ماشوره
لغتنامه دهخدا
ماشوره . [ رَ/ رِ ] (اِ) نی کوچکی را گویند که جولاهگان ریسمان برآن پیچند از برای بافتن . (برهان ) (از ناظم الاطباء).نی پاره ٔ کوچک میان تهی که جولاهگان دارند و ریسمانی بر آن پیچیده در ماکو نهند و جامه ببافند. (آنندراج ). نی میان تهی که جولا ریسمان بر...
-
ماشوره
دیکشنری فارسی به عربی
قشة
-
واژههای مشابه
-
مأشورة
لغتنامه دهخدا
مأشورة. [ م َءْ رَ ] (ع ص ) چوب شکافته شده . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
-
Sipunculida, Sipuncula
ماشورهتباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] شاخهای از سلسلۀ جانوران با ظاهری کرمشکل و بدنی استوانهای و فاقد بند که دهانشان با تعدادی شاخک (tentacle) احاطه شده است که بخشی از حلق مکنده (protrusible introvert) هستند؛ این جانوران دارای دستگاه گوارش نعلشکل هستند که مخرج آنها در س...
-
siphonogamous, siphonogamic
ماشورهکام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مربوط به ماشورهکامی
-
siphonogamy
ماشورهکامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] باروری کامۀ ماده ازطریق لولۀ گرده
-
جستوجو در متن
-
ماسور
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) = ماشور. ماشوره : چیزی در هم آمیخته .
-
لیسنه
لغتنامه دهخدا
لیسنه . [ س َ ن َ / ن ِ ] (اِ) ماشوره را گویند. (جهانگیری ). لوله و ماشوره باشد. لیسپنه . (برهان ).
-
ماسوره
فرهنگ فارسی معین
(رِ) = ماشوره : 1 - لولة باریک . 2 - نی باریک . 3 - آلتی است در چرخ خیاطی که نخ به آن پیچیده می شود. 4 - آلتی است در توپ و تفنگ . ماشوره هم گفته می شود.
-
ضریجة
لغتنامه دهخدا
ضریجة. [ ض َ ج َ ] (ع اِ) ماشوره . (مهذب الاسماء).
-
ضریحة
لغتنامه دهخدا
ضریحة. [ ض َ ح َ ] (ع اِ) ماشورة. (مهذب الاسماء) .
-
Echiura, Echiurida
ماردُمتباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] شاخهای از سلسلۀ جانوران با بدنی استوانهای و سوسیسمانند که قسمت جلویی آن ماهیچهای و خرطوممانند و برخلاف ماشورهتباران ثابت است