کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماسورۀ خودانهدامی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
self-destroying fuse, self-detonating fuse
ماسورۀ خودانهدامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ماسورهای برای انفجار و انهدام مرمی یا گلوله یا موشک پیش از اصابت به هدف
-
واژههای مشابه
-
ماسوره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹ماشوره› māsure ۱. نی باریک.۲. لولۀ باریک و کوتاه.۳. آلتی در چرخ خیاطی که نخ به آن پیچیده میشود.۴. (نظامی) آلتی در توپ و تفنگ.
-
ماسوره
فرهنگ فارسی معین
(رِ) = ماشوره : 1 - لولة باریک . 2 - نی باریک . 3 - آلتی است در چرخ خیاطی که نخ به آن پیچیده می شود. 4 - آلتی است در توپ و تفنگ . ماشوره هم گفته می شود.
-
ماسوره
لغتنامه دهخدا
ماسوره . [ رَ /رِ ] (اِ) ماشوره . (ناظم الاطباء). نی باریک که یک سر آن را در دهان و سر دیگرش را در آب یا شربت گذارندو بمکند. (فرهنگ فارسی معین ). مطلق نی : چو ماسوره ٔ هند باری به رنگ میان آکنیده به تیر خدنگ . نظامی .یکی پرسید از آن داننده مجنون که ع...
-
ماسوره
دیکشنری فارسی به عربی
بکرة , خصلة , رباط , وشيعة
-
ماسوره،()کردن،
لهجه و گویش تهرانی
ماسوره کردن، نخ را تابیدن،وسیله نخ رسان چرخ خیاطی
-
boresafe fuse/ boresafe fuze
ماسورۀ ضامندار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ماسورهای که ضامن آن مانع انفجار گلوله پیش از خروج از دهانۀ لوله میشود