کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماساژ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
massaging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماساژ، ماساژ دادن، مشتمال دادن، مشت و مال دادن
-
hydromassage
آبورزمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ورزمان/ ماساژ بهوسیلۀ جریان آب متـ . ماساژ آبی
-
massage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماساژ، مشت و مال، ماساژ دادن، مشتمال دادن، مشت و مال دادن
-
massageuse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماساژ دادن
-
پونیدن
واژهنامه آزاد
ماساژ دادن
-
creammaking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کرم ماساژ
-
cardiac massage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماساژ قلبی
-
massagers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماساژ دهنده ها
-
heart massage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماساژ قلب
-
electromassage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
الکترو ماساژ
-
wormship
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کرم ماساژ
-
massier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماساژ دهنده
-
massager
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماساژ دهنده
-
Swedish massage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماساژ سوئدی
-
hydromassage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیدرو ماساژ