کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مازِریون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
Daphne
مازِریون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] سردهای درختچهای از مازِریونیان با حدود 50 گونه بومی اوراسیا که برای ظاهر و گلهای زیبایشان در بسیاری از نواحی کاشته میشوند
-
واژههای مشابه
-
مازریون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از لاتینی] (زیستشناسی) māzaryun درختچهای خودرو و زینتی، با پوست قهوهاییرنگ، میوۀ گرد و قرمز، و دانههای گلابیشکل؛ کانیرو؛ خامالا؛ خامالاون؛ خامالیون؛ خاماون؛ خامالیوس.
-
مازریون
فرهنگ فارسی معین
(زَ) (اِ.) = ماذریون : درختچه ای است شیره دار شبیه به درخت سماق ، یک نوع از آن برگ های سفید و بزرگ دارد که مسهل است .
-
مازریون
لغتنامه دهخدا
مازریون . [ زَ ] (اِ) دارویی است برای استسقای زقی ، مجرب است . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). دوایی است مجرب از برای دفع استسقا و آن دو نوع می باشد: سفید و سیاه . سفید آن را اشخیص و سیاه آن را هفت برگ خوانند و آن از برگ زیت...
-
رماد مازریون
لغتنامه دهخدا
رماد مازریون . [ رَ دِ زَرْ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خاکستر مازریون . دارویی است . صاحب اختیارات گوید: جلادهنده باشد و معفّن و روشنایی چشم بیفزاید. (اختیارات بدیعی ).
-
واژههای همآوا
-
مازریون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از لاتینی] (زیستشناسی) māzaryun درختچهای خودرو و زینتی، با پوست قهوهاییرنگ، میوۀ گرد و قرمز، و دانههای گلابیشکل؛ کانیرو؛ خامالا؛ خامالاون؛ خامالیون؛ خاماون؛ خامالیوس.
-
مازریون
فرهنگ فارسی معین
(زَ) (اِ.) = ماذریون : درختچه ای است شیره دار شبیه به درخت سماق ، یک نوع از آن برگ های سفید و بزرگ دارد که مسهل است .
-
مازریون
لغتنامه دهخدا
مازریون . [ زَ ] (اِ) دارویی است برای استسقای زقی ، مجرب است . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). دوایی است مجرب از برای دفع استسقا و آن دو نوع می باشد: سفید و سیاه . سفید آن را اشخیص و سیاه آن را هفت برگ خوانند و آن از برگ زیت...
-
ماذریون
لغتنامه دهخدا
ماذریون . [ ذَ ] (اِ) دارویی است . برای استسقا و قی مجرب است . (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 403). نام گیاهی داروئی . (ناظم الاطباء). درختی است شیردار بقدر درخت سماق و سه قسم . (حاشیه ٔ الابنیه چ بهمنیار ص 324): ماذریون را انواع است . و بهترین آن بود که بر...
-
جستوجو در متن
-
خامالیوس
لغتنامه دهخدا
خامالیوس . (معرب ، اِ) مازریون . رجوع به مازریون شود.
-
کانیرو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] kāniro =مازریون
-
هفت برگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) haftbarg مازریون.