کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مازوج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مازوج
لغتنامه دهخدا
مازوج . (اِ) مازو. (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به مازو شود.
-
جستوجو در متن
-
بلوط
فرهنگ نامها
(تلفظ: balut) (در گیاهی) گیاهی درختی و جنگلی که چوب سخت دارد و میوهی آن خوراکی است ، مازو، مازوج؛ میوهی این درخت .
-
ماز
واژگان مترادف و متضاد
۱. آژنگ، چین، شکن، شکنج ۲. مازن، مازو، مازوج ۳. ترک، رخنه، شکاف ۴. مازن، مازو، مازه، گلکاو
-
مازوگز
لغتنامه دهخدا
مازوگز. [ گ َ ] (اِ مرکب ) حشره ایست که به درخت مازو نیش زند و به جای نیش او مازوج تراود. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
هواره خال
لغتنامه دهخدا
هواره خال . [ هََ رِ ] (اِخ ) دهی است از بخش بانه ٔ شهرستان سقز. دارای 150 تن سکنه ، آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله ، توتون ، ارزن ، زغال ، مازوج و کتیرا است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
هنگ ژال
لغتنامه دهخدا
هنگ ژال . [ هََ ] (اِخ ) دهی است از بخش بانه ٔ شهرستان سقز. دارای 108 تن سکنه ، آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله ، توتون ، ارزن و مازوج است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
رشک اسماعیل
لغتنامه دهخدا
رشک اسماعیل . [ رَ اِ ] (اِخ ) دهی از دهستان آلان بخش سردشت شهرستان مهاباد. سکنه 100 تن . آب آن از چشمه . محصولات عمده غلات و توتون و مازوج و کتیرا. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
بلکه
لغتنامه دهخدا
بلکه . [ ب َ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان پشت آربابا، بخش بانه ، شهرستان سقز. سکنه ٔ آن 182 تن . آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، توتون ، مازوج ، قلقاف ،گردو، زغال است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
نمازگاه
لغتنامه دهخدا
نمازگاه . [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دشت طال از بخش بانه ٔ شهرستان سقز، در 21هزارگزی شمال غربی بانه واقع است و 128 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات و توتون و کتیرا و گزنگبین و مازوج ، شغل اهالی زراعت و زغال سوزی است . (از فرهنگ جغرافیایی...
-
رزگه
لغتنامه دهخدا
رزگه . [ رَ گ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان باسک بخش سردشت شهرستان مهاباد. آب آنجا از رودخانه ٔ زاب کوچک .محصول عمده ٔ آن غلات و توتون و مازوج . صنایع دستی آنجا جاجیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
شلماش
لغتنامه دهخدا
شلماش . [ ش َ ] (اِخ ) دهی از دهستان باسک بخش سردشت شهرستان مهاباد. سکنه ٔ آن 457 تن . آب آن از چشمه . محصول عمده ٔ آنجا غلات ، توتون و مازوج . صنایع دستی زنان جاجیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
فقیه سلیمان
لغتنامه دهخدا
فقیه سلیمان . [ ف َ س ُ ل َ ] (اِخ ) دهی است از بخش سردشت شهرستان مهاباد، دارای 162 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ سردشت و محصول عمده اش غله ، توتون ، مازوج و کتیراست . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
مرگ آسا
لغتنامه دهخدا
مرگ آسا. [ م ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آلان بخش سردشت شهرستان مهاباد، واقع در 13 هزار و پانصدگزی جنوب غربی سردشت و 12هزارگزی جنوب راه ارابه رو بیوران به سردشت . آب آن از چشمه و محصول آن غلات و توتون و مازوج و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی...
-
بانو
لغتنامه دهخدا
بانو. (اِخ ) دهی است از دهستان بریاجی بخش سردشت شهرستان مهاباد که در5 هزارگزی جنوب باختری سردشت و 4 هزارگزی جنوب راه بیوران به سردشت واقع است . دارای 42 تن سکنه ، آب از رودخانه ٔ سردشت . محصول غلات و توتون و مازوج و کتیرا و صنایع دستی است . (از فرهنگ...