کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مازند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مازند
لغتنامه دهخدا
مازند. [ زَ ] (اِخ ) مازندر. مازندران . (ناظم الاطباء). رجوع به مازندر و مازندران شود.
-
جستوجو در متن
-
مازندر
لغتنامه دهخدا
مازندر. [ زَ دَ ] (اِخ ) ولایت مازندران است . (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 162). مخفف مازندران است که ملک طبرستان است . (برهان ). مازند. مازندران . نام مملکتی در شمال ایران در کنار دریای خزر. (ناظم الاطباء). مخفف مازندران و منسوب بدانجا را مازندری گویند. ...