کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مارماهی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مارماهی
/mārmāhi/
معنی
نوعی ماهی خوراکی شبیه مار، با بالههای پشتی یکسره که تا دم میرسد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مارماهی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) mārmāhi نوعی ماهی خوراکی شبیه مار، با بالههای پشتی یکسره که تا دم میرسد.
-
مارماهی
لغتنامه دهخدا
مارماهی . (اِ مرکب ) ماهیی است عظیم الجثه ٔ فربه که در دریای مصر بهم می رسد سیاه رنگ و بی فلس است و استخوان کمی دارد و شارب آن مانند مار باریکی دراز و سر آن طویل و دهن آن مستطیل ، مانند خرطوم و یهودان آن را می خورند و در تحفه گفته به مازندران آن را ک...
-
مارماهی
دیکشنری فارسی به عربی
انقليس , جلکي
-
جستوجو در متن
-
sniggled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناگهان، مارماهی صد کردن، لولیدن، مارماهی گرفتن
-
sniggle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرگوش، مارماهی صد کردن، لولیدن، مارماهی گرفتن
-
sniggles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
sniggles، مارماهی صد کردن، لولیدن، مارماهی گرفتن
-
sniggling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دامن زدن، مارماهی صد کردن، لولیدن، مارماهی گرفتن
-
snakestone
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مارماهی
-
انقليس
دیکشنری عربی به فارسی
مارماهي
-
جلکي
دیکشنری عربی به فارسی
مارماهي
-
spotted barramundi
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مارماهی
-
snapwood
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مارماهی
-
snareless
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مارماهی
-
snakeleaf
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مارماهی