کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مارفسا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مارفسا
/mārfasā/
معنی
= مارافسا: ◻︎ مارفسای ارچه فسونگر بُوَد / کشته شود عاقبت از مار خویش (ناصرخسرو: ۱۷۷).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مارفسا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] mārfasā = مارافسا: ◻︎ مارفسای ارچه فسونگر بُوَد / کشته شود عاقبت از مار خویش (ناصرخسرو: ۱۷۷).
-
مارفسا
لغتنامه دهخدا
مارفسا. [ ف َ ] (نف مرکب ) رجوع به ماده ٔ بعد شود.
-
جستوجو در متن
-
مارفسای
لغتنامه دهخدا
مارفسای . [ ف َ ] (نف مرکب ) مارفسا. مارفساینده . مارافسا. مارافسای . مارفسان . که مار را افسون کند : مارفسای ارچه فسونگر بودرنجه شود روزی از مار خویش . ناصرخسرو.تب کرده کژدمی و چو مارش گزیده سخت سستی بدست مارفسای اندر آمده . خاقانی .رجوع به مارافسا ...