کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مارتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مارتن
لغتنامه دهخدا
مارتن . [ ت ِ ] (اِخ ). تئودور هوتسما. رجوع به مارتین شود.
-
مارتن
لغتنامه دهخدا
مارتن . [ت َ ] (ص مرکب ) کسی که تنش مثل مار باشد. (آنندراج ).آنکه تن و بدن وی مانند مار باشد. (ناظم الاطباء).
-
واژههای مشابه
-
سان مارتن
لغتنامه دهخدا
سان مارتن . [ ت َ ] (اِخ ) ژوان ژوزه . ژنرال و مرد سیاسی آرژانتین . در سال 1778م . در یاپیو متولد و در سال 1850 در همانجا فوت کرده است . او مرد آزادی خواه شیلی و پرو است .
-
واژههای همآوا
-
معرتن
لغتنامه دهخدا
معرتن . [ م ُ ع َ ت َ ] (ع ص ) ادیم معرتن ؛ پوست پیراسته با گیاه عرتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
Saint Maarten
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سنت مارتن
-
St. Maarten
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سنت مارتن
-
لیمزن
لغتنامه دهخدا
لیمزن . [ م ُ زَ ] (اِخ ) نام یکی از خانواده های فرانسه ، مشهورترین افراد آن : فرانسوا،ژان ، ژزف ، مارتن ، لئونارد اول و لئونارد دوم است .
-
ژرار
لغتنامه دهخدا
ژرار. [ ژِ ] (اِخ ) میشل . نام سیاستمداری از مردم فرانسه . مولد سن مارتَن (1737 - 1815 م .). او را پِرژرار می نامیدند. وی از طبقه ٔ برزگران بود و در فرانسه نمایندگی مجلس مبعوثان داشت .
-
لفوئل
لغتنامه دهخدا
لفوئل . [ ل ِ ءِ ] (اِخ ) هکتور مارتن . معمار فرانسوی ، مولد ورسای (1810-1881 م .). وی موزه ٔ لوور جدید را به پایان رسانیده است .
-
ژربر
لغتنامه دهخدا
ژربر. [ ژِ ب ِ ] (اِخ ) مارتن . بارن دوهرنو پرنس آبّه دُسنت بلز . دانشمند موسیقی شناس آلمانی . مولد هرب و وفات به سنت بلز (1720-1793 م .).
-
گودن
لغتنامه دهخدا
گودن . [ گ ُ دَ ] (اِخ ) مارتن شارل (1756 - 1841 م .). متخصص امور مالی فرانسوی که در سن دنی متولد شد.وی از سال 1779 تا سال 1814 وزیر دارایی بود. گودن در این مدت در مالیات ها تجدیدنظر کرد و دفتر ثبت ممیزی اراضی را به وجود آورد. وی در سال 1809 به اخذ ل...
-
شارکو
لغتنامه دهخدا
شارکو. [ ک ُ ] (اِخ ) ژان باتیست . پزشک و کاشف فرانسوی . وی بسال 1867 م . در نویی -سور - سن تولد و به سال 1936 م . در سفر دریا وفات یافت . پسر شارکو (ژان مارتن ) و مصنف آثار درخشان در زمینه ٔ مطالعات خود در اقیانوسهای مناطق جنوبی است .