کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماراسپند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ماراسپند
/mār[']espand/
معنی
۱. روز بیستونهم از هر ماه خورشیدی: ◻︎ ای دلارام روز ماراسپند / دست بی جام لعل می مپسند (مسعودسعد: ۵۵۱).
۲. نام فرشتهای.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ماراسپند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: maraspand] ‹ماراسفند، مهراسپند› [قدیمی] mār[']espand ۱. روز بیستونهم از هر ماه خورشیدی: ◻︎ ای دلارام روز ماراسپند / دست بی جام لعل می مپسند (مسعودسعد: ۵۵۱).۲. نام فرشتهای.
-
ماراسپند
لغتنامه دهخدا
ماراسپند. [ اِ پ َ ] (اِ مرکب ) مهراسپند. مارسپند. ماراسفند. در اوستا «منثره سپنة» ، لغةً بمعنی کلام مقدس . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). || نام روز بیست و نهم است از هر ماه شمسی . نیک است در این روز... (برهان ). ماراسفندان روز بیست و نهم است از ماههای شم...
-
ماراسپند
لغتنامه دهخدا
ماراسپند. [ اِ پ َ ] (اِخ ) نام پدر آذرباد است که یکی از موبدان آتش پرستان و دانشمندان ایشان بوده . (برهان ). نام پدر آذرباد است که در زمان خود موبد موبدان بوده . (انجمن آرا) (آنندراج ). نام پدر آذرباد. (ناظم الاطباء). در کتب دینی زرتشتی «اتورپات مار...
-
ماراسپند
لغتنامه دهخدا
ماراسپند. [ اِ پ َ ] (اِخ ) نام ملکی که موکل آب است و امور مصالح این روز به او تعلق دارد. (برهان ) (از آنندراج ) (از انجمن آرا) (از ناظم الاطباء) (از فرهنگ جهانگیری ).
-
واژههای همآوا
-
مار اسپند
فرهنگ فارسی معین
(اِ پَ) (اِ.) 1 - نام روز بیست و نهم از هر ماه شمسی . 2 - نام ایزد موکل بر آب .
-
جستوجو در متن
-
مهراسفند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: mahraspnd] mehr[']esfand = ماراسپند
-
ماراسفند
لغتنامه دهخدا
ماراسفند. [ اِ ف َ ] (اِ مرکب ) بر وزن و معنی ماراسپند است که نام روز بیست و نهم ماههای شمسی باشد. (برهان ). و رجوع به ماراسپند شود.
-
ماراسفندان
لغتنامه دهخدا
ماراسفندان . [ اِ ف َ ] (اِخ ) رجوع به ماراسپند شود.
-
مارسپند
لغتنامه دهخدا
مارسپند. [ رِ پ َ ] (اِخ ) ماراسپند. ماراسفند. مهر اسفند. رجوع به ماراسپند و مترادفات کلمه و مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات فارسی ص 103 شود.
-
ماراسفند
لغتنامه دهخدا
ماراسفند. [ اِ ف َ ] (اِخ ) نام پدر آذرباد باشد. (برهان ). و رجوع به ماراسپند شود.
-
ماراسفند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] mār[']esfand = ماراسپند: ◻︎ تا که بر نطع دهر در بازیست / رخ بهرام و اسب ماراسفند (انوری: ۶۱۵).
-
ماراسفندان
لغتنامه دهخدا
ماراسفندان . [ اِ ف َ ] (اِ مرکب ) بر وزن و معنی ماراسپندان است که گفته شد. (برهان ). و رجوع به ماراسپند شود.
-
ماراسپندان
لغتنامه دهخدا
ماراسپندان . [ اِ پ َ ] (اِ مرکب ) بمعنی ماراسپند است که روز بیست و نهم باشد از هر ماه شمسی . (برهان ). ماراسپندان . (ناظم الاطباء). و رجوع به ماده ٔ قبل شود.