کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماده سگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ماده سگ
واژهنامه آزاد
کنایه از زن بی بند و بار و هرزه.
-
واژههای مشابه
-
مادة
لغتنامه دهخدا
مادة. [ مادْ دَ ] (ع اِ) (از «م دد») افزونی پیوسته . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از غیاث ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج ، مواد. (ناظم الاطباء). ماده . مادت . و رجوع به همین مواد شود.
-
مادة
دیکشنری عربی به فارسی
فقره , اقلا م , رقم , تکه , قطعه خبري , بخش , مادي , جسماني , مهم , عمده , کلي , جسمي , اساسي , اصولي , مناسب , مقتضي , مربوط , جسم , ماده , چيز , کالا , جنس , مصالح , پارچه , چرند , پرکردن , تپاندن , چپاندن , انباشتن , جوهر , مفاد , استحکام
-
گاو ماده
لغتنامه دهخدا
گاو ماده . [ وِ دَ / دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گاو شیرده . ماده گاو: ماریه ؛ گوساله ٔ ماده ٔ سپیدرنگ و گاو ماده با بچه ٔ سپید تابان بدن . مریه ؛ گاو ماده با بچه ٔ سپید تابان رنگ . (منتهی الارب ). زهرآء و ازهر؛ گاو ماده ٔ دشتی . قفخة؛ گاو ماده ٔ گش...
-
inhalant
مادۀ استنشاقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] مادهای شیمیایی که بخار و کف متصاعد میکند و روش مصرف آن از راه بینی یا تنفس است متـ . استنشاقی
-
opiate
مادۀ افیونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] هریک از داروهای مشتق از افیون، مانند مرفین و پاپاورین (papaverine)
-
recycled material
مادۀ بازیافتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مادهای که در نتیجۀ بازیافت به دست میآید و در تولید یک محصول به جای مادۀ خام یا اولیه به کار میرود
-
antiplaque agent
مادۀ پادپُژک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] ترکیباتی که باعث کاهش فعالیت و از بین رفتن ریزاندامگانهایی میشود که در تشکیل پُژک دندان دخالت دارند متـ . پادپُژک
-
dark matter
مادۀ تاریک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] بخشی از مادۀ موجود در عالم که در رصدها رؤیت نمیشود، ولی با توجه به اثرات گرانشی آن قابل تشخیص است
-
excipient
مادۀ جانبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] مادهای کمابیش خنثی و بیاثر که در ساخت فراوردههای دارویی به مادۀ دارویی اضافه میشود تا به آن قوام و شکل دلخواه بدهد
-
sorptive 2
مادۀ جذبشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] مادۀ موجود در تودۀ یک یا دو فاز شامل یک میانا که قابلیت جذب شدن دارد
-
dry matter, DM 2
مادۀ خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مواد باقیمانده از یک گیاه پس از خشک کردن کامل آن در کوره
-
excretion 2, excrement
مادۀ دفعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مادۀ زائد دگرگشتی که از یاختهها یا موجودات زنده خارج میشود
-
refractory material
مادۀ دیرگداز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] ← دیرگداز