کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مات بردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
مات و متحیر کردن
دیکشنری فارسی به عربی
سل
-
شیشه یا رنگ مات
دیکشنری فارسی به عربی
غامض
-
شاه مات کردن
دیکشنری فارسی به عربی
صاحب
-
مات و مبهوت کرد
دیکشنری فارسی به عربی
أذْهَلَ
-
مات و مبهوت/متحیر
لهجه و گویش تهرانی
گیج.
-
گیج و مات
فرهنگ گنجواژه
سرگشته و حیران و خاموش.
-
کیش و مات
فرهنگ گنجواژه
پایان بازی.
-
مات و مبهوت
فرهنگ گنجواژه
گیج،بهت زده.
-
مات و مُتحیر
فرهنگ گنجواژه
سرگردان.
-
مات و مه
فرهنگ گنجواژه
آدم مبهوت و بُله.
-
شاه را مات کرد (در شطرنج و نیز در سیاست به کار می رود)
دیکشنری فارسی به عربی
إَحرَجَ الشّاهَ
-
جستوجو در متن
-
میخ کردن ،میخ شدن
لهجه و گویش تهرانی
مات بردن
-
خشکیدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. پژمردن، پژمردهشدن ۲. خشک شدن، خوشیدن، بیطراوتشدن، بیآب شدن، خشکیده شدن، تفتیده شدن ≠ سبز شدن ۳. بیآب شدن ۴. منجمد شدن، یخ زدن ۵. مات بردن، مبهوت شدن، متحیرشدن، تعجب کردن
-
بردومات
لغتنامه دهخدا
بردومات . [ ب ُ دُ ] (اِ مرکب ) بردن و باختن در اصطلاح شطرنج . پیروزی و شکست : ما چو شطرنجیم اندر بردو مات برد ومات ما ز تست ای خوش صفات .مولوی .
-
بازی بانگیز
لغتنامه دهخدا
بازی بانگیز. [ ی ِ ب ِ اَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) عبارت از بازیی که نزدیک باشد به بردن . (آنندراج ). بازیی که بنفع حریفی در شرف پایان یافتن است : شدیم مات به شطرنج غایبانه ٔ توبما بخند که بازیت خوش بانگیز است .ملا وحشی (از آنندراج ).