کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماتمکده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ماتمکده
/mātamkade/
معنی
۱. جای سوگواری؛ ماتمسرا.
۲. [مجاز] خانهای که در آن غم و غصه فراوان باشد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ماتمکده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] [قدیمی] mātamkade ۱. جای سوگواری؛ ماتمسرا.۲. [مجاز] خانهای که در آن غم و غصه فراوان باشد.
-
ماتمکده
لغتنامه دهخدا
ماتمکده . [ ت َ ک َ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) غمکده . (آنندراج ). ماتم سرا. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : بجز آن زلیخای انده زده بدان غم زده جان ماتمکده .شمسی (یوسف و زلیخا).
-
واژههای مشابه
-
ماتمکده، ماتمکده
واژگان مترادف و متضاد
عزاخانه، غمکده، ماتمسرا، محنتسرا
-
جستوجو در متن
-
عزاخانه
واژگان مترادف و متضاد
ماتمسرا، ماتمکده، محنتکده
-
ماتمسرا
واژگان مترادف و متضاد
عزاخانه، غمکده، ماتمکده، محنتسرا
-
غمستان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] [قدیمی] qamestān جایی که در آن غم و غصه بسیار باشد؛ ماتمکده.
-
بیتالاحزان
واژگان مترادف و متضاد
خانه غم، ماتمسرا، غمخانه، ماتمکده ≠ عشرتکده
-
ماتم سرا
فرهنگ فارسی معین
( ی ) ( ~ . سَ) [ ع - فا. ] (اِمر.) ماتمکده ، عزاخانه .
-
بزمگاه
واژگان مترادف و متضاد
۱. بزمگه، بزمه، مجلسعیشونوش ≠ رزمگاه، رزمگه ۲. عشرتکده، عشرتگاه ≠ ماتمکده، ماتمسرا
-
محنت کده
لغتنامه دهخدا
محنت کده . [ م ِ ن َ ک َ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) محنت سرا. محنت آباد. غمکده . ماتمکده . || کنایه از دنیاست .
-
غم خانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] qamxāne ۱. خانۀ غم؛ جایی که در آن غم و غصه بسیار باشد؛ غمکده؛ ماتمکده.۲. [مجاز] دنیا.۳. [مجاز] دل پرغم.
-
نوحه گاه
لغتنامه دهخدا
نوحه گاه .[ ن َ / نُو ح َ / ح ِ ] (اِ مرکب ) جای نوحه و عزا و ماتم . ماتمکده . ماتمسرا. عزاخانه . غمکده : یک روز به نوحه گاه مجنون می شد سخنی چو درّمکنون .نظامی .
-
کده
فرهنگ فارسی عمید
(پسوند) [پهلوی: katak] ‹ کد› kade ۱. جا؛ محل(در ترکیب با کلمۀ دیگر): آتشکده، بتکده، دانشکده، ماتمکده.۲. [قدیمی] خانه؛ محل اقامت: ◻︎ چو آمد کنون ناتوانی پدید / به دیگر کده رخت باید کشید (نظامی۶: ۱۱۴۷).