کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماتمزدگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ماتمزدگی
مترادف و متضاد
۱. تعزیتداری، عزاداری، مصیبتدیدگی
۲. ماتمدیدگی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ماتمزدگی
واژگان مترادف و متضاد
۱. تعزیتداری، عزاداری، مصیبتدیدگی ۲. ماتمدیدگی
-
ماتمزدگی
لغتنامه دهخدا
ماتمزدگی . [ ت َ زَ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی ماتمزده . مصیبت زدگی . عزاداری . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
تعزیتداری
واژگان مترادف و متضاد
پرسهنشینی، سوگواری، ماتمزدگی، مصیبتزدگی
-
ماتم کنان
لغتنامه دهخدا
ماتم کنان . [ ت َ ک ُ ] (ق مرکب ) در حالت ماتمزدگی و زاری کنان . (ناظم الاطباء).
-
متأبل
لغتنامه دهخدا
متأبل . [ م ُ ت َ ءَب ْ ب ِ ] (ع ص ) گیرنده و برگزیننده ٔ شتران . (آنندراج ). خرنده و مشتری شتران . (ناظم الاطباء). || شتران بی نیاز از آب به سبب خوردن گیاه تر. (آنندراج ). شتران چرنده ٔ گیاه تر و تازه . (ناظم الاطباء). || آن که باز ایستد از جماع زن...