کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماتحت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ماتحت
/mātaht/
معنی
۱. [عامیانه] مقعد.
۲. (اسم، صفت) [قدیمی] پایین؛ زیر.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. ته، زیر
۲. دبر، کون، مقعد ≠ مافوق
دیکشنری
buttock, derrière, rear
-
جستوجوی دقیق
-
ماتحت
واژگان مترادف و متضاد
۱. ته، زیر ۲. دبر، کون، مقعد ≠ مافوق
-
ماتحت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] mātaht ۱. [عامیانه] مقعد.۲. (اسم، صفت) [قدیمی] پایین؛ زیر.
-
ماتحت
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - پایین ، زیر. 2 - در فارسی به معنای مقعد.
-
ماتحت
لغتنامه دهخدا
ماتحت . [ ت َ ] (ع اِ مرکب ) مادون . آنچه در زیر باشد مقابل مافوق . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || کون . نشیمن .دُبُر. اِست . مقعد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
جستوجو در متن
-
آقا دایی
لهجه و گویش تهرانی
ماتحت
-
بخار کش
لهجه و گویش تهرانی
ماتحت
-
درز
لهجه و گویش تهرانی
ماتحت
-
موس
لهجه و گویش تهرانی
ماتحت
-
نه بدتر ،نبتر
لهجه و گویش تهرانی
ماتحت
-
پَک و پیزی
لهجه و گویش تهرانی
ماتحت
-
پیزی
لهجه و گویش تهرانی
ماتحت
-
هََتَک و مََتَک
فرهنگ گنجواژه
ماتحت.
-
ته
لهجه و گویش تهرانی
پایین،ماتحت
-
قُرقُری
لهجه و گویش تهرانی
سوراخ ماتحت