کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماتة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ماتة
لغتنامه دهخدا
ماتة. [ مات ْ ت َ ] (ع اِ) مؤنث مات [ ت ت ] . (از اقرب الموارد). حرمت و پیوند و وسیلت . ج ، موات . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ).
-
واژههای مشابه
-
مأتة
لغتنامه دهخدا
مأتة. [ م َءْ ت َ ] (ع مص ، اِ) مصدر میمی یا اسم ظرف است از اَت ّ. (از منتهی الارب ) (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)؛ اته اتا و مأتة، غالب شد آن را به حجت . (ناظم الاطباء). و رجوع به اَت ّ شود. || شکستن سر کسی را و بعضی مأتة را اسم می دانند نه مصدر. (...
-
ماته راس
لغتنامه دهخدا
ماته راس . [ ] (اِ) اطراطیقوس است . (فهرست مخزن الادویه ).
-
جستوجو در متن
-
mottes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماته
-
matte up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماته
-
mauther
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماته
-
mauts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماته ها
-
menthe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماته
-
motey
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماته
-
matty
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماته
-
murat
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماته
-
micate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماته
-
mitre box
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جعبه ماته