کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مائع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مائع
معنی
گداخته , اب شده , ريخته , ريختگي , ذوب شده
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مائع
لغتنامه دهخدا
مائع. [ ءِ ] (ع ص ، اِ) رجوع به مایع شود.
-
مائع
دیکشنری عربی به فارسی
گداخته , اب شده , ريخته , ريختگي , ذوب شده
-
جستوجو در متن
-
گداخته
دیکشنری فارسی به عربی
مائع
-
اب شده
دیکشنری فارسی به عربی
مائع
-
ریخته
دیکشنری فارسی به عربی
مائع
-
ریختگی
دیکشنری فارسی به عربی
مائع
-
ذوب شده
دیکشنری فارسی به عربی
مائع
-
مایع
فرهنگ فارسی معین
(یِ) [ ع . مائع ] (ص . اِ.) هر جسم روان مثل آب .
-
مایع
لغتنامه دهخدا
مایع. [ ی ِ ] (ع ص ، اِ) مائع. هر چیز روان مثل آب و سرکه وشراب که بر روی زمین جاری شود. (ناظم الاطباء). که جامد نباشد. که سیلان کند. جسمی که روان باشد. آبکی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). فرهنگستان ایران «آبگونه » را بجای این کلمه پذیرفته است . رجوع ...