کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مؤسسه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مؤسسه
/mo'assese/
معنی
تشکیلات یا سازمانی برای انجام کارهای خاص.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
institute, institut (fr.)
مؤسسه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] مرکز علمی یا تحقیقاتی * واژۀ "انستیتو" فقط در ترکیب "انستیتو پاستور" به همین صورت باقی میماند.
-
مؤسسه
فرهنگ فارسی معین
(مُ ءَ سِّ سَ یا س ) [ ع . مؤسسة ] (اِ.) بنگاه ، سازمان ، اداره .
-
مؤسسه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مؤسَّسَة] mo'assese تشکیلات یا سازمانی برای انجام کارهای خاص.
-
واژههای مشابه
-
electronic corporation
مؤسسۀ الکترونیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] مؤسسهای که کسبوکار خود را عمدتاً ازطریق اینترنت انجام میدهد متـ . ایـ مؤسسه e-corporation
-
e-corporation
ای ـ مؤسسه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← مؤسسۀ الکترونیکی
-
جستوجو در متن
-
انستیتو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: institut] 'an[e]stito(u) مؤسسه.
-
institutrix
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مؤسسه
-
instituter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مؤسسه
-
arms, armes (fr.)
نشانه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] نشان ویژۀ دولت یا مؤسسه یا نهاد
-
conservatoire supérieur (fr.)
هنرستان عالی موسیقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] مؤسسۀ عالی آموزش موسیقی
-
conservatory
هنرستان موسیقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] مؤسسۀ آموزش موسیقی
-
کنفدراسیون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: confédération] konfed[e]rās[i]yon مؤسسه یا نهادی که از چند فدراسیون تشکیل شده.
-
price list
بهانامه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] فهرست قیمت کالاهای یک مؤسسه