کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مأنوس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
familiars
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فامیلی، مانوس
-
رام گرفتن
لغتنامه دهخدا
رام گرفتن . [ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) مأنوس کردن . نرم کردن . اهلی کردن . || مأنوس شدن . خویگر شدن .- با کسی رام گرفتن ؛ با کسی مأنوس شدن . (ناظم الاطباء).
-
مستانس شدن
واژگان مترادف و متضاد
انسگرفتن، خو گرفتن، مانوس شدن
-
Comrade
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رفیق، همراه، شریک، مانوس
-
comrades
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رفقا، رفیق، همراه، شریک، مانوس
-
familiar
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آشنا، مانوس، اشنا، خودمانی، وارد در
-
خوگر
واژگان مترادف و متضاد
آمخته، مالوف، مانوس، متخلق، معتاد ≠ رمنده، وحشی
-
آنس
لغتنامه دهخدا
آنس . [ ن َ ] (ع ن تف ) خوگیرنده تر. مأنوس تر.
-
acclimate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انعطاف پذیری، مانوس شدن، به آب و هوای جدید خو گرفتن
-
habituates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عادت ها، عادت دادن، مانوس شدن، عادی کردن، معتاد کردن، خو دادن
-
bizarre
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عجیب و غریب، غریب و عجیب، غیر مانوس، ناشی از هوس، وهمی
-
acclimated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انعطاف پذیر، مانوس شدن، به آب و هوای جدید خو گرفتن
-
acclimates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقلید می کند، مانوس شدن، به آب و هوای جدید خو گرفتن
-
acclimating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انعطاف پذیر، مانوس شدن، به آب و هوای جدید خو گرفتن
-
friend
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوست، رفیق، یار، مانوس، دوست کردن، یاری نمودن