کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مآلیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مآلیه
لغتنامه دهخدا
مآلیه . [ م َ لی ی َ / ی ِ ] (از ع ، ص نسبی ) منسوب به مآل . (ناظم الاطباء).- امور مآلیه ؛ چیزهای متعلق به آینده از معاش . (ناظم الاطباء).|| (مص جعلی ) دارای مآل بودن . (ناظم الاطباء).
-
واژههای مشابه
-
مالیه
واژگان مترادف و متضاد
۱. دارایی ۲. پولنقد، ثروت، سرمایه ۳. مستغلات، ملک
-
مالیه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به مال) [عربی: مالیَّة] māliy[y]e ۱. مربوط به مال.۲. (اسم) [منسوخ] = دارایی۳. (اسم) [منسوخ] امور مالی.۴. (اسم) [قدیمی] کالا.۵. (اسم) [قدیمی] مالیات.
-
مالیه
فرهنگ فارسی معین
(یِّ) [ ازع . ] 1 - (ص نسب .) مؤنث مالی . 2 - (اِ.) وجه نقد و املاک و مستغلات .
-
مالیه
لغتنامه دهخدا
مالیه . [ لی ی َ / ی ِ ] (از ع ، ص نسبی ) مؤنث مالی . || (اِ) پول و وجه نقد و دولت و ثروت . (ناظم الاطباء). وجه نقد و املاک ومستغلات . ثروت . خواسته . (فرهنگ فارسی معین ) : چون مالیه ٔ ایشان خاص دارالخلافه بوده می تواند بودکه آن طایفه را بدین جهت عب...
-
مالية
دیکشنری عربی به فارسی
ماليه , دارايي , علم دارايي , تهيه پول کردن , درکارهاي مالي داخل شدن
-
مَالِيَهْ
فرهنگ واژگان قرآن
مال من
-
مالیه
دیکشنری فارسی به عربی
خزينة عامة , مالية
-
امین مالیه
لغتنامه دهخدا
امین مالیه . [ اَ ن ِ لی ی َ/ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) در دوره ٔ قاجاریان رئیس دارایی را در شهرستانها امین مالیه می گفتند.
-
اعانة مالية
دیکشنری عربی به فارسی
اعانه , کمک هزينه , کمک مالي
-
حوالة مالية
دیکشنری عربی به فارسی
فرستادن پول , پول , پرداخت , تاديه
-
واژههای همآوا
-
مالیه
واژگان مترادف و متضاد
۱. دارایی ۲. پولنقد، ثروت، سرمایه ۳. مستغلات، ملک
-
مالیه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به مال) [عربی: مالیَّة] māliy[y]e ۱. مربوط به مال.۲. (اسم) [منسوخ] = دارایی۳. (اسم) [منسوخ] امور مالی.۴. (اسم) [قدیمی] کالا.۵. (اسم) [قدیمی] مالیات.