کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مآزف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مآزف
لغتنامه دهخدا
مآزف . [ م َ زِ ] (ع اِ) ج ِ مأزفة. (اقرب الموارد) (محیط المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء ذیل مأزفة). رجوع به مأزفه ٔ شود.
-
واژههای همآوا
-
معزف
لغتنامه دهخدا
معزف . [ م ِ زَ ] (ع اِ) رودها که بزنند. (السامی ) (مهذب الاسماء). آلت لهو و بازی مانند رودجامه و طنبور و جز آن . مِعْزَفَة. ج ، معازف . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). و رجوع به معزفه شود. || چغانه . (صراح ) (منتهی ...
-
جستوجو در متن
-
مأزفة
لغتنامه دهخدا
مأزفة. [ م َءْ زِ ف َ ] (ع اِ) (از «ازف ») نجاست و سرگین مردم و ستور. ج ، مآزف . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). پلیدی وسرگین مردم و ستور. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).