کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لی لی زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لی لی زدن
لغتنامه دهخدا
لی لی زدن . [ ل َ ل َ / ل ِ ل ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) درخشیدن چنانکه ستاره در هوای صافی . مشعشع بودن . درخشان بودن چنانکه ستاره به شب : ستاره ها لی لی میزند (در تداول تهرانیان )؛ یعنی میدرخشد. شاید با تلؤلؤ عرب یکی باشد. و رجوع به لیان لیان شود.
-
واژههای مشابه
-
لِّي
فرهنگ واژگان قرآن
براي من - براي من است - فقط براي من است ( اگر ابتداي جمله بيايد)
-
لِيَ
فرهنگ واژگان قرآن
براي من - براي من است - فقط براي من است (اگر در اول جمله بيايد)
-
لیلی
فرهنگ نامها
(تلفظ: lili) (مترادف لالا) لفظی که در جشنها (عروسیها) برای ابراز شادی و انبساط خاطر به صورت مکرر ادا کنند .
-
قاقا لیلی
فرهنگ گنجواژه
خوردنی در لهجه کودکان.
-
مَا لِيَ
فرهنگ واژگان قرآن
مرا چه شده - چه اتفاقي براي من افتاده
-
Rayleigh wave, R wave
موج ریلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، ژئوفیزیک] نوعی موج سطحی که موجب حرکت پسرونده و بیضیوار ذرات در محیط میشود
-
Rayleigh dissipation function
تابع اتلاف ریلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← تابع اتلاف
-
مَا يَکُونُ لِي
فرهنگ واژگان قرآن
مرا نسزد - روا نیست که من
-
جستوجو در متن
-
کِل زدن
لهجه و گویش تهرانی
لی لی گفتن در عروسی
-
skipping
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جست و خیز کردن، پریدن، جست زدن، ورجه ورجه کردن، از قلم اندازی، تپیدن، پرش کردن، رقص کنان حرکت کردن، لی لی کردن، بالا و پایین رفتن، سفید گذاردن قسمتی از نقاشی
-
skip
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جست و خیز، جست، جست بزن، جست و خیز کردن، پریدن، جست زدن، ورجه ورجه کردن، از قلم اندازی، تپیدن، پرش کردن، رقص کنان حرکت کردن، لی لی کردن، بالا و پایین رفتن، سفید گذاردن قسمتی از نقاشی
-
skips
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جست و خیز می کند، جست، جست بزن، جست و خیز کردن، پریدن، جست زدن، ورجه ورجه کردن، از قلم اندازی، تپیدن، پرش کردن، رقص کنان حرکت کردن، لی لی کردن، بالا و پایین رفتن، سفید گذاردن قسمتی از نقاشی