کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لیچ افتادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
لیچ افتادن
معنی
(اُ دَ) (مص ل .) 1 - فاسد شدن ، گندیدن . 2 - آب آوردن و چرکین شدن زخم .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
لیچ افتادن
فرهنگ فارسی معین
(اُ دَ) (مص ل .) 1 - فاسد شدن ، گندیدن . 2 - آب آوردن و چرکین شدن زخم .
-
لیچ افتادن
لغتنامه دهخدا
لیچ افتادن . [ اُ دَ ] (مص مرکب ) لچ افتادن . جراحت . و رجوع به لچ افتادن شود.
-
لیچ افتادن
لهجه و گویش تهرانی
عرقسوز شدن، ناسور شدن
-
واژههای مشابه
-
لَک و لُنج/لیچ
لهجه و گویش تهرانی
لبها.