کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لیپید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
لیپید
/lipid/
معنی
مادهای نامحلول در آب که شامل عناصر کربن، اکسیژن، و هیدروژن است و از عناصر اصلی تولیدکنندۀ انرژی در مواد غذایی محسوب میشود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
لیپید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ← چربی
-
لیپید
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: lipide] (زیستشناسی) lipid مادهای نامحلول در آب که شامل عناصر کربن، اکسیژن، و هیدروژن است و از عناصر اصلی تولیدکنندۀ انرژی در مواد غذایی محسوب میشود.
-
جستوجو در متن
-
leprid
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لیپید
-
lipids
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لیپید ها، چربی
-
lipid
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لیپید، چربی
-
lipid granulomatosis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرانولوماتوز لیپید
-
lipoprotein
لیپوپروتئین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] ترکیبی شامل یک لیپید که با یک پروتئین جفت شده است
-
lipid, lipin
چربی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] گروهی از ترکیبات نامحلول در آب که میتوان آنها را با حلاّلهای آلی از یاختهها و بافتها استخراج کرد متـ . لیپید
-
چوب پنبه
لغتنامه دهخدا
چوب پنبه . [ پَم ْ ب َ / ب ِ ] (اِ مرکب ) چوب نرم و پنبه مانندی که سابقاً در روشن کردن چخماق استعمال میشدو اکنون از آن استوانه مانندی به اندازه های مختلف سازند و با آن در بطری و شیشه و غیره را مسدود سازند.(از فرهنگ نظام ). چوب درخت پخاس . (از ناظم ال...