کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لیوک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
لیوک
/livak/
معنی
۱. پسر.
۲. امرد بزرگجثه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
لیوک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] livak ۱. پسر.۲. امرد بزرگجثه.
-
لیوک
لغتنامه دهخدا
لیوک . [ لی وَ ] (اِ) پسر امرد ضخیم لک و پک را گویند. (برهان ). پسر ساده . پسر امرد ضخیم که آن را لک و پک گویند. (آنندراج ) : مرزش اندرخورد کیر لیوکی .معاشری (از حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ).